Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-02@15:21:26 GMT

دروغ‌گویی، بزرگ‌ترین گناه است

تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۸۰۷۷۴

دروغ‌گویی، بزرگ‌ترین گناه است

به گزارش «تابناک» به نقل از مهر، زندگی انسان ساحت‌های مختلفی دارد که انسان مؤمن همانطور که از اسمش پیداست باید در هر کدام از آن‌ها ایمان خود را ظهور و بروز دهد. در ساحت‌های فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری، اعتقادی، اخلاقی، علمی، اقتصادی و جسمی. بروز ایمان نیز در این ساحت‌ها چیزی نیست جز تقوا. یعنی فرد در همه این ابعاد زندگی نظر خدا و رضایت او را محور قرار دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امام صادق (ع) درباره وظیفه شیعیان فرموده است: «کونوا لنا زینا ولا تکونوا لنا شیناً» زینت و سبب افتخار ما باشید نه اینکه باعث شرمندگی ما باشید. در این راستا حضرت علی (ع) می‌فرماید: «اعیونی بورع واجتهاد و سداد» سعی کنید تقوا و ورع داشته باشید. در این راه تلاش کنید و استقامت داشته باشید. آنچه پیش رو دارید گزیده‌ای از سخنان آیت الله مصباح یزدی؛ در دفتر مقام معظم رهبری است که در سال ۸۷ ایراد کرده اند. بخش چهاردهم آن را باهم می‌خوانیم:

در جلسات گذشته بیان شد که پس از اصرار همام، حضرت امیرالمؤمنین (ع) به وی فرمودند: «أَلَا مَنْ سَأَلَ عَنْ شِیعَةِ أَهْلِ الْبَیْتِ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ فِی کِتَابِهِ مَعَ نَبِیِّهِ تَطْهِیراً فَهُمُ الْعَارِفُونَ بِاللَّهِ الْعَامِلُونَ بِأَمْرِ اللَّهِ أَهْلُ الْفَضَائِلِ وَ الْفَوَاضِلِ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ»؛ ای کسی که درباره اوصاف شیعیان پرسیدی، بدان! شیعیان چنین کسانی هستند: العارفون بالله؛ کسانی که به خدای متعال معرفت دارند، العاملون بامرالله؛ به دستورات خداوند عمل می‌کنند و نیز اهل فضائل و فواضل و جامع فضیلت‌های اخلاقی هستند. سپس، حضرت بعد از این اشاره به کلیات، در حدود هفتاد جمله درباره نشانه‌های شیعه بیان می‌فرمایند.
درباره هر یک از جملات حضرت امیر (ع)، هم می‌توان بحث مفصلی را مطرح کرد و هم می‌شود همه آن‌ها را در یکی دو جلسه، ترجمه کرد و رد شد. اما ما در اینجا به قدر کفایت؛ نه آن‌چنان گسترده و نه این‌چنین مجمل مباحث را پی می‌گیریم.

راستی و درستی

پیشتر درباره آن مفاهیم کلی یعنی: هُمُ الْعَارِفُونَ بِاللَّهِ الْعَامِلُونَ بِأَمْرِ اللَّهِ، توضیحاتی دادیم. اما پس از آن می‌فرماید: مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ؛ سخن ایشان راست و به‌جاست. اولین وصفی که حضرت به تفصیل برای شیعیان ذکر می‌فرماید صفت راستگویی است. گفتنی است می‌شود این بحث را گسترش داد و قدری درباره مفهوم صدق از قبیل: مفاهیم صدق، احکام فقهی و استثنائات صدق و … که بزرگان در کتاب‌های اخلاقی خود بحث کرده‌اند، توضیح داد؛ ولی در این‌جا، ما بر نکته‌هایی که به نظرمان مهم‌تر می‌رسد، تأکید می‌کنیم.

نخست، باید بدانیم که در بیانات اهل بیت (ع)، به صورت‌های گوناگونی بر روی دو مفهوم بسیار تأکید شده است: «صِدْقُ الْحَدیثِ وَ أَداءُ الْأَمانَة ۱»؛ و این مفهوم همان است که ما در فارسی از آن به «راستی»؛ و «درستی»؛ یاد می‌کنیم.

روایات بسیاری از امام زین‌العابدین (ع)، امام صادق (ع) و سایر ائمه داریم که: عبادت بسیار یا روزه بسیار شما را فریب ندهد؛ این موارد دلیل بر مقرب و مهذب بودن کسی نیست؛ چه بسا آن همه عبادت برای او عادت شده است.

تعبیر روایت این است: رُبَّما یَسْتَوْحِشُ ۲. این طبیعی است که اگر آدم به چیزی، چه کار خوب و چه کار بد، عادت کند و سپس جریانی پیش بیاید که نتواند آن کار را در موقع خودش انجام دهد، احساس کمبود کند. چه بسا آن همه عبادت و کار نیک را از روی اغراض خاصی شروع کرده باشد تا از طریق آن، مردم را فریب دهد و جذب کند و از این‌رو، به آن کار یا کارهای شایسته عادت کرده است.

مهم این است: «إِخْتَبِرُوهُمْ بِصِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الْأَمانَة»؛ اگر می‌خواهید افراد را بسنجید، راستی و درستی آن‌ها را امتحان کنید. در روایاتی آمده است که: خدای متعال هیچ پیغمبری را مبعوث نفرمود؛ مگر با این دو ویژگی. همه انبیا بر این دو ویژگی تأکید کرده‌اند. شاید این‌که امروزه در فرهنگ عمومی انسان‌ها از راستگویی و درستکاری، به نیکی یاد می‌شود، میراث همین تربیت‌های انبیا باشد.

عادت و غفلت

البته نباید فراموش کرد فطرت انسان هم به‌گونه‌ای است که خواستار راستگویی و درستکاری است. ولی گاهی انگیزه‌هایی سبب می‌شود که آدم از آن مقتضای فطرتش تخطی کند و منحرف شود. بدترین چیزی که آدمیزاد عاقل به آن مبتلا می‌شود، غفلتی است که در اثر عادت پدید می‌آید. خداوند در قرآن گله می‌کند که: ما این همه آیات را در عالم به مردم نشان می‌دهیم و باز آنان غفلت دارند.

این چیزی است که همه ما کمابیش مبتلا هستیم. همه چیز برای ما عادی شده است! این چشمی که خداوند به ما عطا کرده است چقدر می‌ارزد؟ این مژه‌ها، این پلک‌ها؟ این ساختار چشم؟ دانه دانه انگشت‌ها؟ اعصاب؟ به راستی این تدبیرهایی که خداوند در عالم قرار داده است، از آسمان‌ها و خورشید و ماه و ستارگان به چه معنا است؟ این‌که قرآن می‌فرماید درباره خلقت آسمان‌ها و زمین، ماه و خورشید، اندیشه کنید و یک‌به‌یک از آن‌ها و کارآیی‌شان نام می‌برد، چه هدفی دارد؟ با این‌که چندین‌بار در قرآن تأکید شده است، آیا فرصتی پیش آمده که واقعاً بنشینیم و فکر کنیم؟ آیا در نعمت‌هایی که در وجود خود ما هست، اندیشیده‌ایم؟ حقیقت این است که ما حتی در نعمت‌هایی که محسوس است درست فکر نکرده‌ایم، چه رسد به آن نعمت‌های باطنی که باید بیشتر درباره آن‌ها فکر کرد. آیا به اهمیت عقل، معرفت، ایمان و … اندیشیده‌ایم؟

زمانی برای تفکر!

خداوند در سوره الرحمن که عروس قرآن است وقتی نعمت‌های خدا را می‌شمارد، به همه جن و انس خطاب می‌کند که: «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ»؛ کدام از این‌ها قابل انکار است؟ نکته قابل توجه این است که این سوره با این جمله آغاز می‌شود: «الرَّحْمنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الْإِنْسانَ * عَلَّمَهُ الْبَیانَ ۳».

اولین نعمتی که پس از خلقت انسان بیان می‌کند این است: عَلَّمَهُ الْبَیانَ؛ خدا به انسان بیان کردن و قدرت سخن گفتن را یاد داد. بنابراین، خداوند این استعداد را در وجود انسان‌ها قرار داده است، اما بچه که از ابتدای تولد حرف زدن بلد نیست. این تعلیم الهی به وسیله اسباب و مسبباتی صورت می‌گیرد که خداوند فراهم کرده است و نتیجه‌اش برای انسان‌ها یادگیری سخن گفتن و بهره‌مندی از این نعمت می‌شود. اما به راستی این چقدر اهمیت دارد؟

اگر برای انسان نعمت سخن گفتن در کار نبود و همانند حیوانات گنگ بود و حرفی نمی‌زد، چیزی از کسی نمی‌شنید و چیزی هم نمی‌توانست بگوید، چه می‌شد؟ آن‌وقت، نه زندگی مادی آدمی اداره می‌شد، نه رشد معنوی پیدا می‌کرد و نه می‌توانست سعادت آخرت را کسب کند. آنچه که سعادت آخرت را تضمین می‌کند، «دین»؛ است. ما دین را از کتاب و سنت، از قرآن و حدیث و از بیانات معلمین و علما و وعاظ یاد گرفتیم.

اگر سخن گفتنی در کار نبود، ما اصلاً نمی‌دانستیم دین چیست؟ حتی دنیایمان نیز مرهون و مدیون گفتارهایی است که انجام گرفته و سپس برای ادامه و تثبیت آن به صورت نوشتار درآمده است. نوشتار انعکاس گفتارها است. اگر سخن نباشد چیزی نمی‌نویسند. وقتی آدم می‌تواند بنویسد که چیز گفتنی داشته باشد. وقتی لفظی باشد که آن را ادا کنند، آن‌گاه خطوط اختراع می‌شود. وقتی سخن گفتنی نباشد، نوشتنی هم نخواهد بود و اگر انسان، گفتن و نوشتن نداشته باشد با حیوانات چه فرقی می‌کند؟

سخن گفتن ذهنی

به این نکته لطیف؛ توجه کنید: اصولاً بعضی افکار هست که به کمک الفاظ انجام می‌گیرد. یعنی وقتی ما به مطالب انتزاعی فکر می‌کنیم، در ابتدا مفهومی نداریم. اول یک مفهومی از محسوسات داریم و از آن محسوسات یک تشبیه و کنایه‌ای برای انتزاعیات درست می‌کنیم، سپس، آن لفظی که دلالت بر آن معنای انتزاعی می‌کند، در ذهنمان حکم مفهوم را پیدا می‌کند. این مطلب دقیق را کسانی که روان‌شناسی ذهن کار می‌کنند، می‌توانند درک کنند.

بعضی نیز گفته‌اند: فکر کردن، سخن گفتن ذهنی است. یعنی اگر سخن نباشد، سخن ذهنی هم نیست، و فکر کردن همانا سخن گفتن ذهنی است. اگر سخن نباشد، فکری هم نخواهد بود. البته به نظر ما این نظر قدری اغراق‌آمیز است. فکر کردن درباره محسوسات بدون سخن هم می‌شود؛ اما در مفاهیم انتزاعی بسیار مشکل است. بدون الفاظ ذهنی، فکر کردن در انتزاعیات و اعتباریات بسیار سخت است و شاید هیچ‌گاه عملاً ممکن نباشد.

قوام انسانیت!

به هر حال، اصل این‌که آدم می‌تواند حرف بزند نعمت بزرگی؛ است. می‌توان گفت: قوام انسانیت انسان به این سخن گفتن است. اگر آدم نمی‌توانست حرف بزند، دیگر آدم نبود. بلکه حیوان دیگری بود همانند میمون. آنچه از پیشرفت‌های علمی و مادی و رشد معنوی در این عالم داریم، مرهون سخن گفتن، نوشتن و انتقال مفاهیم است.

حال، این آدمیزاد ظلوم و کفور و ناسپاس از این نعمت سو استفاده می‌کند. روشن‌ترین فایده سخن گفتن این؛ است که این نعمت بزرگ، مقوم انسانیت است. شاید این‌که در منطق قدیم به عنوان تعریف انسان می‌گفتند: «الانسان حیوان ناطق»، به این دلیل است که سخن گفتن با فکر کردن و تعقل تلازم دارد. در واقع می‌توان گفت: مراد واقعی آن جمله این است که: «الانسان حیوان عاقل»؛ وگرنه ناطق صرف ادا کردن حرف نیست، چراکه طوطی حیوان ناطق نیست.

دو روی سکه!

به هر حال، عظمت این نعمت به این دلیل است که: چون کسی مطلبی را می‌داند، با سخن گفتن به دیگران منتقل می‌کند یا خواسته‌ها و احساساتش را مطرح می‌کند، انتظارتش را می‌گوید، یا می‌تواند از دیگران رفع جهل کند و واقعیتی را بازگوید. رسانه‌ها با گستره‌ای که امروز در دنیا دارد، از همین گفت و شنودها قدرت یافته است. به راستی اگر این نعمت نبود، زندگی آدم چه می‌شد؟

باید گفت: این نعمت؛ برای این است که دانسته‌های کسی به دیگری منتقل شود. اما وقتی کسی چیزی را که می‌گوید مطابق آن چیزی نباشد که می‌داند، نقض غرض می‌شود. یعنی، گاهی استفاده از این نعمت، نه تنها سبب هدایت نمی‌شود، بلکه گمراه می‌کند، دروغ می‌گوید و از مسیر درست منحرف می‌شود. به عبارت بهتر: بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللّهِ کُفْراً ۴؛ نعمت خدا را به نقمت تبدیل می‌کنند. یعنی، با این نعمتی که سبب استفاده و هدایت مردم از علوم و اطلاعات دیگران است، با دروغ‌گویی، اسباب گمراهی و انحراف فراهم می‌شود و این نعمتی که باید به انسان‌ها کمک کند، ابزار خیانت می‌شود.

نقض غرض!

قدری بیاندیشیم. وقتی با این نعمتی که خدا برای ما قرار داده است تا از آن بهره‌مند شویم، دروغ بگوییم و جامعه‌ای بی‌اعتماد را پی‌ریزی کنیم، این نعمت بزرگ خداوند که مقوّم وجود انسان است، کالعدم می‌شود.

در حقیقت ما با دروغ گفتن خود، به دستگاه آفرینش خیانت می‌کنیم و مفهوم «خَلَقَ الْإِنْسانَ * عَلَّمَهُ الْبَیانَ»؛ را به هیچ می‌گیریم! خداوند به ما بیان و سخن گفتن را یاد داده است تا این‌که دانسته‌ها منتقل شود و مردم به خبرهایی که می‌شنوند و به آموزه‌های دیگران اعتماد کنند. اما وقتی بنا بر دروغ گفتن شد، اعتماد سلب می‌شود و هدف از دادن این نعمت از بین می‌رود و به بیان دیگر، نقض غرض می‌شود.

فطرت انسان اقتضا می‌کند: وقتی کسی با او حرف می‌زند، آن حرف راست باشد تا از این نعمت استفاده کند. اما چون این‌گونه نباشد، خلاف فطرت است، یعنی خلاف آن انتظاری است که به طور طبیعی انسان‌ها از همدیگر در زندگی اجتماعی دارند. اگر پایه این ارزش از بین رفت، اساس همه تمدن‌ها، ارزش‌ها، اخلاق، معنویات، علوم، معارف، توحید و همه چیز از بین می‌رود. دیگر چیزی منتقل نخواهد شد. تعلیم و تعلم و تبادل اخبار و اطلاعاتی انجام نمی‌گیرد. ارتباطات انسان‌ها از بین می‌رود. در واقع، آدمیزاد به خاطر یک منفعت خیالی و بسیار زودگذر و پست، این نعمت را به نقمت تبدیل می‌کند و اساس این بنای ارزشمند را فرومی‌ریزد.

آن‌گاه ارزش سخن گفتن از دست می‌رود، مردم دیگر به حرف‌ها اعتماد نمی‌کنند و آن فایده‌ای که باید بر «سخن گفتن»؛ مترتب شود، دیگر مترتب نمی‌شود. این است که بزرگ‌ترین ارزش را سخن گفتن دانسته‌اند. در روایات آمده است: «همه گناهان را در خانه و انباری انباشته کرده‌اند و قفلی به درب آن زده‌اند. کلید قفل آن درب (همه گناهان)، همانا دروغ گفتن است. ۵»

دروغگو دشمن خداست!!

برای این‌که اهمیت خطر بزرگ «دروغ»؛ مشخص شود و انسان به این خیانت به دستگاه الهی مبتلا نشود، باید تلاش شود در محیط خانواده و در دوران طفولیت، پدران و مادران آنقدر این گناه را زشت وانمود کنند که کودک این را باور کند که دروغ‌گویی، بزرگ‌ترین گناه است. شعار «دروغ‌گو دشمن خداست»؛ شعار بسیار بزرگی است؛ اما به شرط این‌که ما خدا را بشناسیم و بدانیم دشمنی با خداوند به چه معنا است و این شعار زیبا که در فرهنگ ما است فقط لقلقه زبان نباشد.

به راستی چه گناهی بزرگ‌تر از دشمنی با خداوند است؟ مؤمن؛ کسی که به آموزه‌های پیامبران ایمان دارد، طبعاً در این باب اهتمامش از همه بیشتر است. این‌جاست که امیر مؤمنان در اوصاف شیعه یا اوصاف متقین به حسب اختلاف روایت نخستین چیزی که ذکر می‌فرماید، همین مطلب است: «مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ»؛ سخنشان راست است. شعیان به‌جا سخن می‌گویند و بی‌جا سخن نمی‌گویند.

استثنا در نظام ارزشی؟

به این پرسش توجه کنید: ما در اسلام مواردی داریم که دروغ گفتن جایز، بلکه واجب است. این امر چطور با بزرگی این گناه سازگار است؟ مگر نه این‌که در روایات آمده است: «یَتْرُکَ الْکَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ ۶؛ مؤمن حتی به شوخی هم دروغ نمی‌گوید.»؛ حال، چگونه می‌شود که در بعضی موارد این گناه، جایز یا واجب می‌شود؟ می‌دانیم که در داستان‌های بعضی از انبیا آمده است که آنان عباراتی گفته‌اند که مطابق واقعیت نبوده است.

برای مثال، در داستان حضرت یوسف آمده است: إِنَّکُمْ لَسارِقُونَ ۷؛ یا حضرت ابراهیم فرمود: إِنِّی سَقِیمٌ ۸! به راستی این عبارت غیرواقع انبیا چگونه با زشتی گناه بزرگی چون دروغ جمع می‌شود؟

به اجمال باید گفت: برخی از فیلسوفان اخلاق معتقدند که راست‌گویی از ارزش‌هایی است که هیچ استثنا ندارد زیرا ارزش اخلاقی اصیل آن است که استثنابردار نباشد. این نظریه کانت، فیلسوف معروف آلمانی است.

او معتقد است که دروغ به هیچ وجهی صحیح نیست و هیچ‌گاه در هیچ ‌جایی، دروغ مجاز نیست. یعنی اخلاقاً، ضد ارزش است. ولی ما می‌دانیم در اسلام این‌گونه نیست. در نظام ارزشی ما در مواردی که برای مثال، نجات جان مؤمنی در گرو یک دروغ گفتن است، دروغ؛ گفتن جایز می‌شود. یا حتی اگر حفظ مال مؤمنی از چپاول دزدها متوقف بر دروغ است، باید دروغ گفت. یا این‌که در مقام اصلاح ذات‌البین، برای آشتی دو مؤمن با هم، اگر دروغی گفته شود، اشکالی ندارد. البته نباید این دروغ‌گفتن ضرر بدتری داشته باشد و باید فقط وسیله آشتی کردن باشد. این همان استثنائاتی است که ما در اسلام داریم.

مصلحت و تزاحم ارزش‌ها!

حال، پرسش این است: این استثنا در ارزش‌های اخلاقی به چه معنا است؟ یک بیان این است که: اصل حسن صدق و راست گفتن، شرطی دارد و یا به قول ابن سینا حسن صدق یک قید خفی دارد. یعنی دروغ گفتن بد است؛ مگر این‌که مصلحت اقوایی داشته باشد.

بیان دیگر این است که: در مواردی ما دو تا عنوان داریم. برای مثال، دروغ گفتن و نجات یک مؤمنی به وسیله دروغ گفتن، دو تا عنوان است؛ یک عنوان کذب و یک عنوان نجات جان یک مسلمان است. نجات جان مسلمان، حسنی دارد و راست گفتن هم حسنی. اما در عمل، نتیجه اینها با هم تزاحم دارد. یعنی اگر حسن راست گفتن را رعایت کنیم، جان آن مؤمن به خطر می‌افتد و ارزشی از دست می‌رود و اگر بخواهیم جان او را حفظ کنیم، هیچ راهی جز دروغ گفتن نیست.

در این‌جا چون دو تا ارزش متزاحم است، این ارزش‌ها با هم جمع جبری می‌شود و برآیند آن‌ها، صفت این عمل می‌شود. یعنی اگر آن اندازه ضرری که بر دروغ گفتن مترتب می‌شود از فایده راست گفتن کسر شود، آنچه باقی می‌ماند باز یک مصلحت اقوی و یک مصلحت لازم‌الاستیفایی است. اگر آن مصلحت لازم‌الاستیفا است، می‌شود واجب و اگر راجح‌الاستیفا است، می‌شود مستحب یا جایز. به هر حال، این نکته‌ای مربوط به فلسفه اخلاق است. کسانی که در این زمینه کار می‌کنند، باید این مسأله را به این دو صورت تبیین کنند.

یک نکته فقهی!

حاصل بحث این‌که یکی از اصیل‌ترین ارزش‌هایی که تمام انبیا به آن سفارش کرده‌اند، راست گفتن است. حتی گفته‌اند «راست گفتن»؛ بیش از نماز و روزه بر ایمان انسان دلالت دارد. بنابراین، باید این مسأله را جدی بگیریم و تلاش کنیم از محیط کوچک خانواده خود شروع کنیم و همسر، کودکانمان و حتی دوستان‌مان را عادت دهیم تا هیچ‌وقت دروغ نگویند. البته دروغ نگفتن معنایش این نیست که هر چه راست است را باید گفت.

راست گفتن، در مواردی مفاسدی را به همراه دارد و هر راستی را نباید گفت. برای مثال، عیب کسی را پشت سرش نباید گفت؛ اگرچه تمام آن عیوب راست باشد. به یک مسأله فقهی توجه کنید: در مواردی که گفته‌اند دروغ گفتن جایز یا واجب است، بعضی از فقها احتیاط واجب دارند که باید «توریه»؛ کنند؛ یعنی یک لفظی را بگویند که طرف چیز دیگری بفهمد؛ اما قصد خودش به معنای صحیحی باشد. برای مثال، وقتی کسی می‌گوید: طرف اینجا نیست، باید منظورش این باشد که در این نقطه نیست و به مقابل خویش اشاره کند تا حتی پیش خودش هم دروغگو نباشد.

توجه داشته باشیم: دروغگویی آن قدر زشت است که آن‌جایی هم که لازم است دروغ بگوییم، باید به‌گونه‌ای باشد که انسان در پیشگاه خود دروغگو نشود. چراکه در این‌صورت کم‌کم به شوخی دروغ می‌گوید و سپس به خود اجازه می‌دهد تا برای هر مسأله‌ای به این گناه متوسل شود تا آن‌جایی که این گناه بزرگ برایش سبک و عادی می‌شود.

۱. به عنوان نمونه: کافی، ج ۲، ص ۷۷، باب الورع.

۲. کافی، ج ۲، ص ۱۰۴، باب الصدق و أداء الأمانه.

۳. الرحمن / ۴- ۱ .

۴؛ ابراهیم / ۲۸.

۵. ر. ک: بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۲۶۳، باب ۱۱۴، «الکذب و روایته و سماعه»؛ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّع قَالَ جُعِلَتِ الْخَبَائِثُ فِی بَیْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الْکَذِب.

۶. بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۲۴۹، باب ۱۱۴، «الکذب و روایته و سماعه».

۷. یوسف / ۷۰.

۸. صافات / ۸۹.

منبع: تابناک

کلیدواژه: ماه محرم اهانت به قرآن در سوئد حقابه هیرمند طاقچه گرمایش جهانی سامانه سماح دروغ دروغگویی گناه ماه محرم اهانت به قرآن در سوئد حقابه هیرمند طاقچه گرمایش جهانی سامانه سماح دروغ گفتن برای مثال راست گفتن دروغ گفت انسان ها باید گفت گفته اند فکر کردن سخن گفتن ارزش ها اگر سخن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۸۰۷۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این دروغ را درباره کاهش افسردگی باور نکنید

اگر جایی خواندید که مواد مخدر می‌توانند خطر ابتلا به افسردگی را کاهش دهند، این یک دروغ محض است. در حقیقت یکی از عوارض شایع مصرف مواد مخدر، افسردگی است! رابطه بین مصرف مواد مخدر و افسردگی کاملا پیچیده بوده و نیاز به بررسی جامع دارد.

به گزارش بهداشت نیوز، برخی از مواد مخدر با بروز احتمال افسردگی شدیدتری همراه هستند.

در این محتوا قصد داریم به مهم‌ترین دغدغه شما پاسخ دهیم که عبارت است از:

چه ارتباطی بین مصرف مواد مخدر و افسردگی وجود دارد؟

رابطه بین مصرف مواد مخدر و افسردگی، کاملا پیچیده و البته دوطرفه است. از یک طرف مصرف مواد مخدر می‌تواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد و از سویی دیگر افراد مبتلا به افسردگی در معرض خطر سوءمصرف مواد مخدر هستند. بیایید به بررسی این روابط بپردازیم:

تاثیر مصرف مواد مخدر بر افسردگی مصرف مواد مخدر از ۳ طریق بر افسردگی اثر می‌گذارد:

تغییرات شیمیایی در مغز: مواد مخدر می‌توانند تعادل شیمیایی مغز را مختل کرده و باعث کاهش سطح انتقال دهنده‌های عصبی مانند سروتونین و دوپامین شوند که نقش مهمی در تنظیم خلق و خو دارند، این فرایند زمینه ساز ایجاد افسردگی است.

افزایش استرس: مصرف مواد مخدر می‌تواند باعث افزایش استرس و اضطراب شود که این‌ها از عوامل اصلی خطر افسردگی هستند.

مشکلات در زندگی: اعتیاد به مواد مخدر موجب مشکلات زیادی در زندگی فرد مانند مشکلات شغلی، مالی، خانوادگی و اجتماعی خواهد شد که همگی می‌توانند به افسردگی منجر شوند.

تاثیر افسردگی بر مصرف مواد مخدر

افسردگی می‌تواند زمینه سوءمصرف مواد مخدر را از راه‌های زیر افزایش دهد:

خوددرمانی: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است برای تسکین علائم خود به مصرف مواد مخدر روی بیاورند.

عدم تمایل به زندگی: احتمال دارد افراد افسرده به دلیل احساس ناامیدی و بی تفاوتی نسبت به زندگی، مصرف مواد مخدر را به عنوان راهی برای فرار از واقعیت تلقی کنند. همچنین آن‌ها معمولا انگیزه کافی را برای زندگی ندارند، نبود انگیزه نیز می‌تواند منجر به مصرف مواد مخدر شود.

چه مواد مخدری بیشترین احتمال را برای افزایش افسردگی دارند؟

مواد مخدر مختلفی می‌توانند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند. یکی از رایج‌ترین این مواد الکل است. از عوارض مصرف بیش از حد الکل، افسردگی است. الکل تعادل انتقال دهنده‌های عصبی در مغز را مختل کرده و منجر به بروز علائم افسردگی می‌شود. مصرف مواد افیونی هم مانند هروئین، کدئین و اکسی کدون می‌تواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد. مواد افیونی باعث کند شدن سیستم عصبی مرکزی و ایجاد احساس غم و ناامیدی می‌شوند. این باعث می‌شود ترک قطعی این مواد مانند ترک قطعی هروئین چالش‌های مضاعفی داشته باشد.

متاسفانه مصرف ماری جوانا، به ویژه در افراد جوان، خطر ابتلا به افسردگی را افزایش خواهد داد. یکی از عوارض مصرف، علائم روان پریشی مانند توهم و هذیان بوده که احتمالا منجر به افسردگی خواهند شد.

از عوارض مصرف کردن کوکائین افسردگی است. کوکائین موجب ایجاد علائم روان پریشی و افسردگی خواهد شد.

مصرف آمفتامین‌ها مانند شیشه و ریتالین نیز می‌تواند خطر بروز افسردگی را افزایش دهد. آمفتامین‌ها موجب اضطراب، بی خوابی و تحریک پذیری و در نهایت افسردگی خواهند شد.

چگونه مصرف مواد مخدر می‌تواند روی سلامت روانی تأثیر بگذارد؟

مصرف مواد مخدر با تغییر در عملکرد مغز، می‌تواند بر سلامت روان تأثیر بگذارند. با مصرف مواد مخدر تعادل انتقال دهنده‌های عصبی مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین در مغز مختل می‌شود. این امر منجر به بروز علائم افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات روانپزشکی خواهد شد.

همچنین مصرف مواد مخدر به سلول‌های مغزی آسیب رسانده و منجر به مشکلات حافظه، تمرکز و یادگیری می‌شود. علاوه بر مواد مذکور مواد مخدر باعث افزایش سطح استرس در بدن شده و استرس مزمن خطر ابتلا به اختلالات روانپزشکی را افزایش خواهد داد.

معمولا مواد مخدر منجر به اختلالات سلامت روان از قبیل اختلالات خلقی، اختلالات روانپریشی، اختلالات شناختی، اختلالات اضطرابی و اختلالات شخصیت می‌شود. همچنین مصرف مواد مخدر می‌تواند به توهم، هذیان و افکار خود کشی نیز بیانجامد.

چگونه می‌توان مشکلات افسردگی ناشی از مواد مخدر را درمان کرد؟

درمان افسردگی ناشی از مواد مخدر به عوامل مختلفی مانند شدت افسردگی، نوع ماده مخدر مصرفی و سابقه سلامت روان فرد بستگی دارد. اما به طور کلی، بهبود این نوع افسردگی شامل ترکیبی از درمان‌های روانشناختی و دارویی است که باید حتما توسط متخصصین سلامت روان که در حوزه اعتیاد نیز آموزش دیده‌اند، انجام شود. در اینصورت ترک اعتیاد روانی فرد انجام شده و برای همیشه از شر مواد مخدر خلاص می‌شود. روش‌های درمان اختلالات افسردگی ناشی از مواد مخدر به شرح زیر است:

درمان‌های روانشناختی

یکی از رایج‌ترین رویکرد‌های روانشناختی برای ترک اعتیاد افراد، درمان شناختی رفتاری (CBT) است. در این نوع درمان روانشناس ترک اعتیاد به افراد کمک خواهد کرد تا افکار و رفتار‌های منفی خود را که به افسردگی آن‌ها دامن می‌زند، شناسایی و تغییر دهند.

درمان بین فردی (IPT) یکی دیگر از روش‌های ترک اعتیاد روانی است که به افراد کمک می‌کند تا مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشند و روابط خود را با دیگران تقویت کنند.

درمان روان پویشی نیز ممکن است با توجه به ویژگی‌های بیمار انجام شود. این نوع درمان به افراد کمک می‌کند تا ریشه‌های افسردگی را در تجربیات گذشته خود کشف و سپس آن‌ها را حل کنند.

لازم به ذکر است که ترک مقوله‌ای پیچیده بوده و توصیه متخصصین اعتیاد این است که به هیچ عنوان برای درمان خود به تنهایی اقدام نکنید. یافتن یک مرکز ترک معتبر و دارای مجوز می‌تواند فرایند درمان را برای شما ایمن کرده و باعث شود تا بدون درد و خماری این مسیر را طی کنید.

درمان‌های دارویی

تجویز دارو‌های ضد افسردگی و تثبیت کننده خلق و خوی مناسب توسط روانپزشک ترک اعتیاد، همگام با پیش بردن جلسات روان درمانی می‌تواند در ترک روانی اعتیاد شما موثر باشد.

تغییر سبک زندگی

ورزش منظم، تغذیه سالم، خواب کافی و اجتناب از مصرف مواد مخدر از جمله کار‌هایی هستند که انجام آن‌ها می‌تواند به بهبود افسردگی ناشی از مصرف مواد مخدر کمک کند.

یادتان باشد که درمان افسردگی ناشی از مواد مخدر به زمان و تلاش نیاز دارد. برای این کار شما باید اراده کنید و سپس به دنبال کمک حرفه‌ای و پزشکی باشد. فراموش نکنید که فرد افسرده، ممکن است انگیزه لازم را برای گام برداشتن نداشته باشد، بنابراین حمایت حرفه‌ای و اجتماعی در این زمینه بسیار مهم است. در این راستا شما عزیزان می‌توانید از بهترین روانشناسان و روانپزشکان ترک برای درمان افسردگی خود بهره بگیرید.

دیگر خبرها

  • وضعیت تلخ اقتصاد ایران در خاطره‌گویی فوتبالیست سابق در تلویزیون | فیلم
  • (ویدئو) روایت پردیس پورعابدینی از سکانس خجالت‌آور ملاقات شرعی در گناه فرشته
  • واکنش کاربران به دروغ‌های بی‌بی‌سی درباره فوت نیکا شاکرمی
  • واکنش نکیسا به شایعه تبانی ذوب آهن مقابل نساجی: مگر ربیعی دروغ گفته است؟
  • خون مسلمان در اسلام حرمت دارد/ حکام کشورهای عربی نسبت به مسلمانان بی گناه بی تفاوت نباشند
  • دروغ؛ رکن اساسی رسانه روباه پیر
  • ویدیو کامنت| دروغ بی‌بی‌سی فارسی درباره نیکا شاکرمی لو رفت!
  • چرا صدا و سیما با تبلیغات دروغ کالاهای آسیب رسان به سلامت مدارا می کند؟
  • این دروغ را درباره کاهش افسردگی باور نکنید
  • واکنش به بازی شهاب حسینی در آخرین سریالش